نامه های من به خودم! چهارشنبه 27 اسفندماه سال 1393. پنجشنبه 16 آذرماه سال 1391. بیست و دو اگه امروز آخرین روزی باشه که زنده ای. صبحست ساقیا قدحی پر شراب کن. ممکنه خیلی اتفاقات براش افتاده باشه که تو نمی دونی و تو فقط اثر کار اون را می بینی. چه قدر امروز لباست بهت میاد! .

I thought I think too much. Thursday, May 21, 2015. Mungkin karena pekerjaan saya yg enggak umum, orang2 yg ketemu saya suka banyak yg nanya2 tentang keseharian saya. Dari sekian banyak pertanyaan yg orang suka tanya, ada satu pertanyaan yg sering ditanyain. Sekarang, setelah dibreak down kasusnya dengan dilihat dari dua sisi, ternyata enggak segitu gampangnya untuk setuju sama si A d.

هر دم ازدل به سوی دیده پیام دگرست. نوشته شده در ساعت 23 توسط ناصر جساس. ندانی که شوریده حالان مست. چرا برفشانند در رقص دست. گشاید دری بر دل از واردات. فشاند سر و دست بر کائنات. حلالش بود رقص بر یاد دوست. که هر آستینیش جانی در اوست. نوشته شده در ساعت 23 توسط ناصر جساس. ز پنهانیان به دل پیغام. دل غریب بیابد زنامهشان آرام. حلاوتی عجبی در بدن پدید آید. چاک شده ست آسمان .

ღ ღ ღ ღ ناياب ترين دل ღ ღ ღ ღ. از اینکه تو این مدت باهام بودین. و با حرفای قشنگ و راهنماییاتون. آروم و امیدوارم کردین بینهایت ممنوونم. دلیل اینهمه تاخیر و غیبتم باز کردن. یه صفحه جدید تو زندگیم بود. چون دیگه فهمیدم که نباید. واسه یه بی سر و پای نکبت. عمرمو تلف کنم و روز و شب. از دروغ و خیانتهاش بنویسم. دیگه این وب نمیام . یه وب جدید ساختم هرکی دوست داره. پیام بذاره برام تا آدرس وبمو.